چهل و هفت سامورايي که به استادشون خيانت شد و توسط يه ارباب ديگه به قتل رسيد
اونا به رونين تبديل شدن، سامورايي هاي بي ارباب
به خاطر خيانت يکي ديگه رسوا شدن
سه سال نقشه کشيدند
و مثل راهزن ها رفتار کردن
و تظاهر به غارت گري و حتي ديوانگي کردن
کاري که وقت انجامشو نداشتم
و يه شب يورش بردند، به داخل
قصر خائن به اربابشون
وارد شدند و اونو به قتل رسوندند
قشنگ بود، خوشم اومد، تو مايه هاي کارهاي خودمه
يه چيزم ديگه هم هست
هر 47 نفرشون "سپوکو" انجام دادند
يعني خودکشي مذهبي
در محوطه ي قصر
خب، از اينش زياد خوشم نيامد
اما تو مي فهميش؟ -
منظورت چيه من مي فهممش؟ -
رمز جنگجو، مبارزه طلبيه
مي فهميش ,مگه نه؟
اما يه چيز ديگه هم هست
تو مي فهمي که يه چيزي به غير از خودت هست
که بايد در خدمتش باشي
و وقتي اون نياز از بين بره
وقتي باور از بين بره، تو چي هستي؟
مردي بدون ارباب
در حال حاضر که من مردي بدون چک دستمزدم
رانين ها مي تونستند در خدمت اربابي جديد در بيان
مي تونستند براي خودشون مبارزه کنند
اما اون افتخار رو انتخاب کردند
افسانه رو انتخاب کردند
اشتباه انتخاب کردند
سپو..سپو چي؟
بله,سپوکو
دريدن شکم
شمشير ميره اين تو و........
کارگردان:ژان فرانکن هایمر
بابازی:رابرت دنیرو،ژان رنو،شون بین،....
موسیقی: الا کمیرال